از یکسو مشکلات مردم در تامین معیشت و از سوی دیگر مطالبات فرهنگی و اجتماعی آنان که در آرای خاموش و عدم مشارکت خود رانشان داده کار را برای مسعود پزشکیان و کابینهاش بسیار سخت خواهد کرد. اگر دولت سیزدهم را با معیارهای نزدیک به تندروهای اطرافش تحلیل کنیم توقع و انتظار مردم از آنها در حد نقد وضعیت قابل توجه بود، اما هیچگاه به توقع همسو در اداره کشور ختم نمیشد. چرا که دولت سیزدهم نشان داد با یک گرایش سیاسی متفاوت در دایره خواستههای همه اقشار اجتماعی تعریف نشده بود. از این رو با تغییر دولت با یک انتخابات زودرس این توقع ایجاد خواهد شد مسعود پزشکیان در قبال انتظارات برآورده نشده مردم، چه آنان که رای دادند و چه آنان که رای ندادند، از ابتکار عمل بالایی برخوردار باشد. این موضوع در نگاه اول نیازمند واشکافی و بازتعریف است. چند نکته مهم در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد تا توقعات مردمی تبدیل به گلایه از زئیسجمهور و کابینهاش در آینده نزدیک نشود.
نکته اول اینکه نباید از مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولتی که نگاه معتدل و خاستگاه عدالت محور دارد انتظار داشت همه مطالبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم را بلافاصله پاسخ دهد، چراکه کانونهای شکل گرفته بعد از یکدست سازی در کشور متقابلا در تلاش برای قدرتنمایی و سرخوردگی مردم خواهند بود. در این زمینه مشاوران رئیسجمهور با اولویتگذاری مطالبات بنا بر اهمیت و ضرورت میتوانند مردم را نسبت به تغییرات آرام و عمیق آگاه کنند. در این مسیر احتمال بروز هرگونه مشکل و موانع باید با مردم در میان گذاشته شود.
نکته دوم اینکه رئیس دولت چهاردهم فرصت زیادی برای بهبود وضعیت تورم، گرانی و یافتن راهحلهای مهم و کارساز در این زمینه ندارد. هر کارکردی از طرف رئیسجمهور در قیاس با وضعیت موجو میتواند باعث ناامیدی و یاس از طرف مردم شود. مسعود پزشکیان به عنوان ناجی اقتصاد ایران و ناجی ایران در سیاست خارجی که در شعارهایش محوریت یافته بود میتواند امکان تغییرات گسترده را فراهم کند. نکته سوم اینکه بسیاری از کسانی که در انتخابات به عنوان رای خاموش حضور نیافتند نیز در قالب گرایشهایی مطرح هستند که نزدیکی به مسعود پزشکیان در آنها نسبت به سعید جلیلی بیشتر بوده و دلیل رای ندادن آنها تحلیلهای مهم و قابل بررسی دارد. از این رو مسعود پزشکیان نه تنها با آرای مستقیم خود در قالب هوادارانش رو به روست و به عنوان رئیسجمهور باید با هواداران طیف مقابل نیز تعامل و تفاهم داشته باشد، باید بتواند قشر خاکستری را نیز نمایندگی کند. این مهم احتمالا برای او در چهار سال آنیده سختتر از تعامل با منتقدان خواهد بود. قشر خاکستری خواستههایی دارند که مسعود پزشکیان باید در تعامل با حاکمیت به آنها پاسخ درخور و قانع کننده بدهد. به طور مثال رسیدگی به موضوع حجاب و گشت ارشاد، فیلترینگ و رفع تحریم از جمله مباحثی هستند که به دلیل طرح شدن در تبلیغات انتخاباتی تاریخ پیگیری و انقضا دارند. بنابراین فرصت دولت پزشکیان برای رسیدگی به آنها و ارائه گزارش به مردم کوتاه است. دولت پزشکیان اگر از امروز آستینها را بالا بزند تا روز آخر دوره اول ریاستجمهوری هم برای پاسخگویی به این همه مشکل و مطالبه زمان کم دارد. دولت چهاردهم باید دولت کار و تغییر باشد تا بتواند بر اساس زمانبندی اولویتها را در دستور کار قرار دهدو به سرانجام برساند.
جعفر رضایی (مدیرمسئول)