این روزها هشدار و انذار مراجع سیاسی و اقتصادی نیز بر همین مبنا شکل گرفته است. این افراد برجسته با احساس خطر از جانب قدرت گرفتن اقلیت در قبال اکثریت توصیه دارند که حضور در پای صندوق رای نیز قدرتنمایی مردمی است که به شرایط معیشتی و زندگی روزمره معترض هستند. این شیوه بیان از اعتراض در انتخابات فقط عدم حضور نیست، بلکه حضور معنادار پس از یک دوره کاهش مشارکت میتواند پیام مهمی به نظام تصمیمگیری کشور بدهد. حکمرانی دولتی در قامت قوه مجریه اگر سیاستگذار حوزه اجرا هم نباشد در شکلگیری روشها، شیوهها و برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت کشور دخیل است. بنابراین شانه خالی کردن از برگزیدن فرد شایسته به مثابه اعتراض آسیبهایی به همراه دارد که جبران آن در طولانی مدت هم امکانپذیر نیست. رای دادن یا رای ندادن گاهی یک انتخاب نیست، جون آینده را میسازد. آینده کشور فقط ما نیستیم که بخواهیم درباره آن تصمیم بگیریم.ما میراثدار گذشتگانیم و آیندگان میراثدار تصمیمها و انتخابهایی خواهند بود که امروز درباره آن با سهولت حرف میزنیم. اگر رای دادن به گزینه مورد نظر اکثریت مردم بتواند راههای جدیدی در اداره کشور باز کند و حتی یک درصد گشایشهای ادامهداری را در اقتصاد و سیاست خارجی برایمان به ارمغان بیاورد، عدم مشارکت ما به معنای تغییر روند تاریخ است برای آیندگانی که باید در همین میهن زندگی کنند و آینده را بسازند. بنابراین انتخاب یک رئیسجمهور آنقدر بیاهمیت نیست که تصمیم نهایی ۶۰ درصد از مردم بیمیلی به حضور باشد و مورد تشویق برخی هم قرار گیرد. روز دوشنبه حسن روحانی جمله درخوری را برای عدم مشارکت در انتخابات به کاربرد. او گفت عدم مشارکت در انتخابات،خودکشی دستهجمعی است. این عنوان قرین واقعیت در شرایطی که ارزش پول ملی روز به روز کاهش مییابد، تورم خرد کننده بر گرده فقرا قرار گرفته و چشمانداز اقتصاد کشور را ناامیدکننده نشان میدهد، همخوانی زیادی با در خانه ماندن ما دارد. اگر انتخاب نکنیم، انتخاب خواهیم شد برای سختیهای بیشتر، برای مشکلات افزونتر. گاهی انتخاب نکردن یک گزینه است، اما گاهی این موضوع تبدیل به یک بحران اجتماعی خواهد شد. کنارهگیری از تصمیمگیری، راه را برای آنانی باز خواهد کرد که فضای تنگ و خفه در سیاست را گریزگاه خود و اقلیت اقتدارگرا میدانند. آنها مترصد مشارکت حداقلی هستند، چراکه فضای پویای حضور مردم آنها را به حاشیه خواهد برد. بدانیم انتخاب در فضای سیاسی امروز یک انتخاب نیست، یک مسئولیت اجتماعی و تاریخی است که باید برای آیندگان به جای بیاوریم. باید بدانیم که بازی در زمین رادیکالها و تدروهایی که از فضای مشارکت پایین ما به مسئولیتها دست میاندازند، تعارض منافعی است که ناآگاهانه یا آگاهانه به آن مقبولیت میبخشیم. نباید فصل مشترکی برای خاستگاه کسانی باشیم که ایران را به سوی تحریم، فقر و انسداد سیاسی هدایت میکنند.
جعفررضایی (مدیرمسئول)